جدول جو
جدول جو

معنی نعت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

نعت کردن(عِ گَ کَ دَ)
توصیف و تعریف کردن. ستایش کردن:
مکن نعتش بدانگونه که ذاتش منفعل گردد
چنان کز کمترین قصدی بگاه فعل ذات ما.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
آب پس دادن ظرف شکسته، سرایت آتش از چیزی به چیز دیگر
فرهنگ فارسی عمید
(عَ گُ سَسْ تَ)
اجابت کردن. رجوع به نعم شود:
ور بدین حاجتم نعم نکنی
نعم من ز بخت لا باشد.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
(عُ دَ / دِ گُ دَ)
زهیدن: نشت کردن آب، زهیدن آن. (یادداشت مؤلف) ، منتشر شدن مایعی چون مرکب و جز آن بیش از حد لازم. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(عَ کَ دَ)
نعل بستن. نعل کوبیدن. نعل را بر سم ستور استوار ساختن. نعل زدن.
- خر کریم را نعل کردن، رشوه دادن. به قاضی یا حاکم و فرمانروا رشوه دادن
لغت نامه دهخدا
(عَ / عِ تَ)
در مخزن وسیلۀ نفت سوز، نفت ریختن. در انبارۀ چراغ یا بخاری یا آب گرم کن نفت سوز، نفت ریختن
لغت نامه دهخدا
تصویری از نعل کردن
تصویر نعل کردن
نعل زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنعت کردن
تصویر شنعت کردن
سرزنش کردن طعنه زدن سرزنش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنعت کردن
تصویر صنعت کردن
ترفند زدن، بازی دادن حیله کردن چاره کردن، بازی کردن ملعبه ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
نم پس دادن تراویدن و بیرون زدن مایع از ظرف، درز کردن خبر برملا شدن: این خبر دهان بدهان گشت و معلوم نگشت از کجا نشت کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیت کردن
تصویر نیت کردن
چیمیدن کامیستن آهنگ کردن قصد کردن آهنگ کردن: (ملک در سجده آدم زمین بوس تونیت کرد که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی) (حافظ. 336)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیت کردن
تصویر نیت کردن
((یَّ. کَ دَ))
قصد کردن، آهنگ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صنعت کردن
تصویر صنعت کردن
((~. کَ دَ))
ظاهرسازی کردن، حیله کردن، بازی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
للتّسرّب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
Leak
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
fuir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
filtrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
漏れる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
vazar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
wyciekać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
протекать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
текти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
رسنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
รั่ว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
לדלוף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
undicht sein
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
kuvuja
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
새다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
lekken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
रिसाव होना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
perdere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نشت کردن
تصویر نشت کردن
ফাঁস হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی